کاش میدانستید.........
زندگی با همه وسعت خویش
محفل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی حس جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
از تماشاگر آغاز حیات
تا به جایی که خدا میداند.........
مرا صد بار اگر از خود برانی دوستت دارم
به زندان جفایت گر کشانی دوستت دارم
به پیش خلق گر نتوان حدیث عشق را گفتن
درون سینه ی تنگم نهانی دوستت دارم
به جرم عشق تو صد زخم کاری برجگر دارم
جگر سهل است گر خونم فشانی دوستت دارم
چه حاصل از جفا کردن چه سود از مهر ورزیدن
مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم دوستت دارم
به چشمان تو سوگند ای گل زیبا مرا هر چند
سزاوار حریم خود ندانی دوستت دارم
چشمانت را نگیر ز نظر من
گناهی نداشتم جز عاشق شدم من
این نظر را ز من نگیر عزیز
چون من میرم ز نبودن نگاهت عزیز
کند این عاشق جانش فدایت
که شاید نظری کنی بر این دیوانه ات